وبسایت شخصی محمـود نـورانــی

وبسایت شخصی محمـود نـورانــی

ژئـــوپلیتیـک بـرای صلـح ابنـــاء بشــر
وبسایت شخصی محمـود نـورانــی

** معرفی کتاب **

کتاب «علل پیدایش و بقای کشور ایران»
اثر دکتر «محمدرضا حافظ نیا»و«ابوالفضل کاوندی کاتب»
تهران: انتشارات سمت
چاپ: ۱۳۹۶

کشورها، برجسته‌ترین تقسیم‌بندی سیاسی ـ جغرافیایی مستقل جهان کنونی هستند و همچنان از مهم‌ترین بازیگران نظام بین‌المللی به شمار می‌روند. اینکه چه عامل و یا عواملی زمینه پیدایش کشورها و همچنین ماندگاری آن‌ها را فراهم می‌سازد، از موضوعات مورد مطالعه جغرافیای سیاسی است که از آن با نام علت وجودی و علت بقا یاد می‌شود. عوامل پیدایش و بقای کشور بر یکپارچگی ملی و ساخت هویتی مستقل تأثیرگذارند و تبدیل به شالوده‌های هویت ملی کشورها می‌شوند.
ایران امروز نیز بخشی از جغرافیا، فرهنگ، تاریخ دیرپا و مردمان ساکن فلات ایران در نقشه سیاسی جهان است. بارزترین ویژگی کشور ایران، گوناگونی در پدیده‌های طبیعی، انسانی و سرگذشت پرتلاطم تاریخی است. آنچه سبب شده است تا نام یگانة ایران همگام با این گوناگونی شکل گیرد پرسش نوشتار پیش روست.
فصل های سه گانه این کتاب عبارت اند از:
🔸 فصل اول: تعریف‌ها و مباحث نظری
🔸 فصل دوم: نیروهای زیربنایی علت وجودی و بقای ایران
🔸 فصل سوم: نیروهای روبنایی علّت وجودی و بقای ایران
در بخشی از آغاز این اثر می خوانیم: «ایران کشوری تاریخی است که از مدنیت و شکل گیری حکومت در آن سده ها می گذرد، بارزترین ویژگی جغرافیایی ایران تنوع پدیده های طبیعی و انسانی است. تاریخ ایران نیز زیر نفوذ جغرافیا ، میزبان رخدادهای شگرفی بوده است. آنچه امروز ایران نامیده می شود بخشی از جغرافیای فلات ایران و تاریخ مردمان ساکن در آن جاست . جایگاه ایران در جنوب غرب غرب آسیا و در همسایگی تمدن های کهن ، میان رودان، مصر، یونان، توران، چین و هنر و مرکزیت جهان مسکون در دوران باستان از این سرزمین به گفته زرین کوب گذرگاه حوادثی ساخته است که از تاریخ آن سی سده می گذرد . در این فاصله ، ایران شاهد پیروزی ها و شکست ها، شادی ها و غم ها، حوادث طبیعی، ویرانی و آبادانی، جنگ ها و حتی دست اندازی بیگانگان به خاک خود بوده است. پرسش ازسر آمیختگی پیدایش ایران با تنوع هویتی آن ، به موضوع کنونی نوشتار حاضر است.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان

افسانه کیسینجر؛ سایه‌ای بر سر آمریکا؟

| يكشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۱۱ ق.ظ

محافظه‌کاران که زمانی او را خطرناک می‌شمردند اکنون به دنبال امضا و تأیید او هستند؛ به خصوص اگر خیال نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری در سر داشته باشند و بخواهند به سرمایه دوستان نیویورکی او دست پیدا کنند. او قدرتش را از دست نداده است. سال گذشته سامانتا پاور نمایندهٔ اوباما در سازمان ملل متحد با کیسینجر به تماشای بازی بیسبال یانکی‌های نیویورک رفت. آن‌ها با کنایه از این بازی به عنوان نماد ژئوپلیتیک یاد کرده‌اند. (کیسینجر طرفدار هژمونی تاریخی تیم یانکی‌هاست و سامانتا پاور حامی تیم بوستون که بخت کمتری دارد.)

گِرگ گرندین که از تاریخ‌پژوهان به نام است، از ما می‌خواهد تا کیسینجر را به عنوان یک دکتر فرانکشتاین در عرصه روابط بین‌الملل بشناسیم. او کیسینجر و «کیسینجریسم» را ریشهٔ درگیر شدن آمریکا در «جنگ‌های بی‌پایان و مداوم» به بهانهٔ امنیت ملی و از بین رفتن اخلاقیات در کشور می‌داند.

گرندین عقیده دارد که این موفقیت‌ها حاصل قدرت شخصی کیسینجر، هوش غیرقابل انکار او و متافیزیک است. گرندین معتقد است که پایان‌نامهٔ دکترای کیسینجر (که در سال ۱۹۵۰ ارائه شد) هنوز نگرش جهانی او را در بر می‌گیرد. نویسنده بحث می‌کند که کیسینجر بر «مهم‌ترین نکته‌ای که مایهٔ افتخار آمریکاست یعنی خودساختگی» دست می‌گذارد. او با لهجهٔ حزن‌انگیز آلمانی و اشاراتش به مترنیخ و کنگرهٔ وین، به رئالیستی غم‌زده از دنیای قدیم می‌ماند که به یک بازی بی‌نتیجه تن داده است. او عقیده دارد از آنجایی که زندگی «در نهایت بی‌معناست و تاریخ فاجعه است»، در نتیجه آمریکایی‌ها آزاد هستند تا واقعیت خودشان را بسازند. همه چیز در قدرت معنا می‌یابد؛ اخلاق آن چیزیست که شما می‌سازید. محدودیت‌های اندکی وجود دارند ولی می‌توان از اکثر آن‌ها چشم‌پوشی کرد، مسالهٔ مهم عملکرد است.

گرندین سعی دارد تا به ما بقبولاند که کیسینجر پایه‌های حکومت امنیت ملی را بنا نهاد، سیستمی که همیشه پویاست و ماهواره‌های جاسوسی و پهپادهایش دائما به دشمنان حمله کرده و دشمنان جدیدی را پدید می‌آورند. گرندین می‌تواند به خوبی ما را در بحث‌هایش قانع کند و برای این کار ابزار بسیار زیادی هم در دست دارد. مشکل بتوان خم به ابرو نیاورد زمانی که متن پیاده شده از نوارهای ضبط شده کاخ سفید و گفت‌وگوی میان کیسینجر و نیکسون را برای «وقفه مناسب« در ویتنام می‌خوانیم (وقفهٔ مناسب: ایجاد زمان کافی میان خروج آمریکا و سقوط ناگزیر سایگون تا به پشتوانهٔ سیاسی نیکسون صدمه‌ای وارد نشود)


گرندین گزارشی از گفت‌وگو میان کیسینجر و مائوتسه تونگ٬ رهبر چین را منتشر کرده است. گرندین می‌نویسد، مائو و کیسینجر «هر دو متافیزیک آلمانی را تحسین می‌کردند». در نوامبر ۱۹۷۳ زمانی که جنگ ویتنام به پایان رسید، مائو به کیسینجر گفت: «شما اکنون بیش از پیش آزاد هستید»، به این معنا که با پایان جنگ و پیروزی مجدد نیکسون در انتخابات، آمریکایی‌ها آزادتر شده‌اند تا هر آنچه را که می‌خواهند در عرصهٔ جهانی به انجام برسانند. کیسینجر پاسخ داد: «بسیار بیشتر». می‌توان او را تصور کرد که در حین ادای این جمله دستانش را به هم می‌مالد! گرندین می‌نویسد که بهای پرداخت شده - بر اساس کتاب «بهای قدرت» نوشتهٔ سیمور هرش - نسل‌کشی کامبوج بود.


گرندین استاد دانشگاه نیویورک و از معدود اساتیدی است که از اصطلاحات کلیشه‌ای پرطمطراق و نثر فضل‌فروشانه‌ای که فقط به گوش اساتید هم‌رشته‌اش آشناست، پرهیز می‌کند. آثار او در زمینه‌های متنوعی نوشته شده‌اند و او خود را به موضوعات بسیار تخصصی محدود نکرده است. کتاب معتبری همچون «سرزمین فورد» دربارهٔ تلاش ناموفق هنری فورد در ساخت شهرکی برای طبقهٔ متوسط در جنگل‌های برزیل و کتاب «امپراطوری نیاز» دربارهٔ برده‌داری در آفریقا از آثار او هستند.


او با فراستی ادبی، پوچی‌های سیاست را به رشتهٔ تحریر درمی‌آورد. اما شاید بتوان گفت که این بار اعتباری هر چند منفی به کیسینجر بخشیده است. گرندین تصدیق می‌کند که امنیت ملی پیش از کیسینجر نیز وجود داشته است اما از قدرت و محرمانه بودن آن در گذشته چشم‌پوشی می‌کند.


پیش از پرل هاربر زمانی که فرانکلین روزولت قصد داشت تا به بریتانیایی‌ها کمک کند، در سرپیچی از قوانین کوتاهی نکرد. دوایت آیزنهاور به سی‌آی‌ای چراغ سبز نشان داد تا در گوشه و کنار دنیا عملیات مخفیانه انجام دهد، کاری که بعدها از انجام آن پشیمان شد. زمانی که سی‌آی‌ای دولت‌های گواتمالا و ایران را ساقط کرد و قصد تکرار آن را در دیگر کشورها داشت، کنگره چشمان خود را بست و موضوع را نادیده گرفت. پرزیدنت لیندون جانسون تا جایی دربارهٔ ویتنام دروغ گفت که «شکاف عمیقی در باورپذیری» به وجود آورد که ژورنالیسم تهاجمی نتیجهٔ آن شد و نیکسون را از قدرت به پایین کشید. در اف‌بی‌آی، جی ادگار هوور با بهره از ابزار شنود و جاسوسی و باجگیری از سیاستمداران، امپراطوری شخصی به راه انداخت.


پس از ماجرای واترگیت و افشاگری‌های کمیتهٔ کلیسا در سال ۱۹۷۵، کیسینجر کمک کرد تا سیستم امنیت ملی بازتعریف شده و قانونی شود. او همواره در رسانه‌های تاثیرگذار حضوری مصرانه داشته و برای روسای جمهور مختلف و معاونان آن‌ها نقش مشاور غیررسمی را ایفا کرده است. اما اعتبار بخشیدن (یا مقصر دانستن کیسینجر) تا این حد که او با بهره از متافیزیک - به همراه قدرت اراده‌اش - چنان در درون امنیت ملی جای گرفته که هنوز هم سایه‌اش احساس می‌شود، ادعایی نادرست است. او توانسته تا از راه مشاورهٔ استراتژیک پول هنگفتی به دست بیاورد و تأثیر او بر سیاستگذاران و روسای جمهور بسیار زیاد است، اما «کیسینجریسم» اصل بنیادین سیاست خارجی آمریکا نیست. در حقیقت موضع سیاسی که امروز غالب است، با مداخلهٔ نظامی مستقیم و جنگ رودررو با داعش مخالف است. کیسینجر یکی از تاثیرگذارترین و جالب‌ترین شخصیت‌های نیم قرن گذشته است ولی بزرگترین موفقیت او ترویج شهرتش است.

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.